کندل استیک یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که به معامله گر کمک می کند تا تصمیم درستی بگیرد. بنابراین شناخت کندل استیک و نمودارهای شمعی می تواند در پیش بینی قیمت ها در بازار ارز دیجیتال کمک کند و این قابلیت را به کاربر می دهد تا اینکه زمان خرید و فروش ارز دیجیتال انتخابی خود را به درستی تشخیص دهد. برای اینکه با ساختار نمودارهای شمعی و کندل استیک آشنا شوید تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
کندل چیست؟
کندل نموداری است که از طریق آن می توان اطلاعاتی در مورد تاریخچه قیمت یک ارز دیجیتال متوجه شد. در نمودار های شمعی محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان می دهد. از کندل استیک ها می توان به همراه نمودار های خطی و میله ای برای تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال استفاده کرد. کندل استیک به زبان انگلیسی به معنای شمعدان است.
هر یک از شمع ها در این نمودار نشان دهنده حداکثر و حداقل قیمت و یا قیمت باز و بسته یک رمز ارز در بازه زمانی مشخص است. کاربرد اصلی کندل استیک زمانی است که تغییرات قیمت دارای روند مشخصی باشد. با استفاده از نمودارهای شمعی می توان روند بازگشتی صعودی و یا نزولی در بازار را تشخیص داد. کاربرد دیگری که می توان برای کندل استیک بیان کرد، تحلیل تکنیکال در نقاط حمایت و مقاومت روند بازار است.
تعیین بهترین زمان برای خرید ارزهای دیجیتال از جمله مهم ترین کاربردهای نمودارهای شمعی است. البته این نکته را فراموش نکنید که تحلیل کندل در انتخاب بهترین زمان فروش چندان کارساز نیست.
ناگفته نماند که اکثر معامله گر در تحلیل های خود از کندل استیک استفاده نمی کنند اما یکی از روش هایی که در تحلیل بازارهای مالی همچون بازار ارز دیجیتال کمک می کند، کندل شناسی است. با استفاده از کندل استیک و نمودارهای شمعی می توان تحلیل مناسبی از شرایط بازار داشت.
نمودارهای شمعی چه اطلاعاتی به ما می دهد؟
استفاده از کندل استیک چیزی فراتر از روند قیمت ها در طول زمان به کاربر نشان می دهد. معامله گران با تحلیل این الگوها می توانند برای ارزیابی روانشناسی بازار و همچنین پیش بینی روند بازار در آینده استفاده کنند. حال برای اینکه متوجه شویم که نمودارهای شمعی چه اطلاعاتی به ما می دهد در ادامه به بررسی ساختار یک کندل استیک می پردازیم. هر کندل استیک از سه قسمت تشکیل شده است:
بدنه یا body
بدنه هر نمودار شمعی نشان دهنده قیمت شروع و پایان معامله است و زمانی که یک کندل صعودی وجود داشته باشد، نشان دهنده افزایش قیمت در یک بازه زمانی است. در کندل صعودی قیمت صعودی باید کمتر از قیمت پایانی باشد اما زمانی که کندل نزولی باشد، قیمت کاهشی را نشان می دهد، در این حالت قیمت شروع معامله از قیمت پایان معامله بیشتر است.
اندازه بدنه هر کندل نشان دهنده فشاری است که در بازار وجود دارد. به گونه ای که بلند بودن طول هر شمع نشان دهنده یک حرکت قوی و کوتاه بودن آن نشان دهنده یک تغییر جزئی در قیمت است.
سایه یا Shadow کندل
سایه یک شمع همان خط نازکی است که به بالا و پایین بدنه کندل متصل است. سایه نشان دهنده بالاترین و پایین ترین قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی است. به عبارت دیگر سایه یک کندل نشان دهنده دامنه نوسان قیمت در طی یک دوره زمانی است.
رنگ کندل
رنگ هر کندل سومین بخشی است که باید در یک کندل مورد بررسی قرار گیرد. رنگ سبز و یا سفید یک کندل نشان دهنده فشار خرید و صعودی بودن روند بازار است. رنگ سیاه یا قرمز نشان دهنده فشار فروش و یا نزولی بدون شرایط بازار دارد.
منظور از سایه کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
همان طور که در قسمت قبل عنوان شد، بخشی از کندل استیک ها، سایه بوده که همان خطی است که از وسط کندل رد شده است. در اصطلاح زمانی سایه در کندل شکل می گیرد که معامله ای خارج از بازه قیمت باز شدن تا بسته شدن ارز انجام می شود. در صورتی که یک کندل سایه ای نداشته باشد، نشان دهنده اطمینان قوی خریداران و فروشندگان در این ارز دیجیتال است. پس وجود یا عدم وجود سایه و حتی محل قرارگیری آن، می تواند نشان دهنده اطلاعات باارزشی از ارز دیجیتال مربوطه باشد. البته به اشتباه تصور می کنند که تنها بدنه کندل است که در تحلیل تکنیکال اهمیت داشته، در صورتی که الگوهای مختلفی وجود دارند که با استفاده از سایه ها می توان کسب کرد.
موارد کاربردی در مورد کندل استیک
از جمله نکاتی که باید در مورد کندل ها باید در نظر گرفت شامل موارد زیر است:
- تحلیل گران بازار سرمایه زمانی از کندل ها استفاده می کنند که روند تغییرات قیمت در بازار صعودی و یا نزولی باشد.
- کندل صعودی زمانی شکل می گیرد که قیمت بسته شدن کندل از قیمت باز شدن آن بیشتر باشد.
- کندل نزولی نیز زمانی شکل می گیرد که قیمت بسته شدن کندل از قیمت باز شدن آن کمتر باشد.
- طول بدنه هر کندل نیز ارتباط مستقیمی با فشار خرید در بازار دارد.
- رنگ سبز (سفید) به معنای افزایش قدرت خریداران و رنگ قرمز (سیاه) به معنای افزایش قیمت فروشندگان است.
معرفی انواع الگوهای کندل استیک در بازار
به طور میانگین بالغ بر 100 الگو برای نمودارهای شمعی وجود دارد اما در این میان سه الگوی یک، دو و سه کندلی شناخته شده ترین کندل استیک هایی است که تحلیل گران استفاده می کنند. هر یک از این الگوها برای شناخت روندهای افزایش، کاهش و یا بازگشت قیمت ها در بازار مورد استفاده قرار می گیرد. این نکته را در نظر داشته باشید که بخشی از این کندل ها در کف قیمت و بخش دیگر در سقف قیمت شکل می گیرد. در اصل کاربرد اصلی کندل در شناسایی کف و سقف قیمت ها در بازار است.
الگوهای یک کندلی
این نوع الگو آن قدر قوی است که حتی در یک واحد زمانی می تواند موجب تغییر روند الگو باشد. از جمله الگوهای تک کندلی می توان به الگوی چکش اشاره کرد. این الگو یک بدنه اصلی کوچک با سایه های پایینی بلند است و طول سایه پایینی دو برابر بدنه است.
الگوهای دو کندلی
الگوهای متفاوتی می تواند در این دسته قرار گیرد که از جمله این الگوها می توان به الگوی پوشای صعودی که در روند کاهشی تشکیل شده و پوشای نزولی که در روند افزایشی شکل می گیرد اشاره کرد. در این نوع الگوها دو شمع با دو رنگ متوالی شکل می گیرد و بدین صورت است که اگر دو کندل با رنگ های متفاوت پشت هم باشند، چرخشی در روند شکل می گیرد و شروع روند جدید یا اصلاح در روند جدید شکل می گیرد.
الگوهای سه کندلی
از جمله این نوع الگوها می توان به الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی اشاره کرد. الگوی ستاره صبحگاهی نشان دهنده روند صعودی بودن قیمت و افزایش فشار خرید به بازار است. اما الگوی ستاره شامگاهی موقعیت کاملا برعکس ستاره صبحگاهی است و نشان دهنده یک روند مثبت یا شروع اصلاح در یک روند مثبت را بیان می کند.
حال در ادامه به معرفی برخی از این کندل ها در بازار ارز دیجیتال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر تا انتهای مقاله با ماه همراه باشید.
الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع از الگوی کندل استیک زمانی شکل می گیرد که انتهای روند صعودی باشد و روند به سمت نزولی تغییر کند. مهم ترین مزیتی که می توان برای الگوی دارآویز بیان کرد بدنه کندل است که در قسمت بالای نمودار قرار دارد. سایه ای که در این نوع الگو شکل می گیرد حداقل دو برابر بدنه کندل است. در این نوع کندل، سایه بالایی یا وجود ندارد و یا اینکه بسیار کوتاه است. بدنه سیاه کندل، نشان دهنده قدرت الگو برای برگشت است.
الگوی دوجی (Doji)
الگوی دوجی به نمودارهایی گفته می شود که قیمت شروع و پایان در آن یکسان باشد. دوجی ها اغلب دارای بدنه نازکی هستند و به شکل یک خط باریک نشان داده می شوند.
تحلیلی که می توان از الگوی دوجی در کندل استیک داشت، تردیدی است که بین خریداران و فروشندگان وجود دارد. این نوع الگوی کندل استیک نشان می دهد که بازار برای داشتن روند صعودی خود نیاز به ورود خریداران جدید در بازار دارد. حالت دیگر الگوی دوجی این است که بعد از الگوی ماروبزوی سیاه دیده شود، چنین حالتی نشان دهنده تعداد کم فروشندگان است که در این حالت برای ادامه روند نزولی در بازار نیاز به فروشندگان بیشتری است.
الگوی ماروبزو (Marubozu)
الگوی ماروبزو به دو دسته سیاه و سفید تقسیم می شود:
- الگوی ماروبزو سیاه، زمانی شکل می گیرد که کندل روند نزولی داشته و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. نتیجه ای که این نوع کندل ها نشان می دهند، فشار زیاد فروشندگان در بازار است. در چنین حالتی قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن مساوی با قیمت کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی شکل می گیرد که کندل صعودی بوده و سایه بالایی و پایینی در آن وجود نداشته باشد. نتیجه ای که این مدل از کندل ها نشان می دهند فشار بالای خریداران است. در چنین حالتی قیمت باز شدن برابر با قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
الگوی هارامی (Harami)
این الگو شامل دو کندل است که کندل اول در اصطلاح نقش مادر و کندل دوم نقش فرزند را بر عهده دارد. واژه هارامی ریشه ژاپنی داشته و به معنای باردار بودن است. متوقف شدن و یا کند شدن روند مهم ترین نتیجه ای است که پس از مشاهده این نوع کندل مشاهده می شود. اغلب رنگ کندل ها در این نوع الگو متفاوت است. به عنوان نمونه در صورتی که رنگ کندل مادر سفید باشد، کندل کودک سیاه رنگ است. حال رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ سیاه به معنای منفی بودن شرایط بازار است.
الگوی انبرک پایینی
در این نوع الگو دو شمع با رنگ های متفاوت وجود دارد. در این نوع الگو اولین بار شمع نزولی سیاه تشکیل می شود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و هیچ گونه سایه ای در آن تشکیل نمی شود. در این نوع الگو زمانی شمع دوم بعد از شمع اول شکل می گیرد. شمع دوم معمولا به صورت دوجی یا چکش معکوس شکل می گیرد.
الگوی ستاره صبحگاهی
این نوع الگو دارای سه شمع است که مهم ترین نتیجه ای که می توان از این نوع الگو دریافت، این است که شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی بوده و معمولا این نوع الگو در انتهای روند نزولی شکل می گیرد و هر شمع دارای پیامی برای معامله گر است. پیامی که هر شمع می تواند برای معامله گر داشته باشد شامل:
- شمع اول نزولی و بسیار پرقدرت است.
- شمع دوم معمولا فاقد بدنه بزرگ و سایه بوده و می تواند شکل صعودی و یا نزولی داشته باشد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی داشته باشد.
الگوی ستاره عصرگاهی
این نوع الگو همان گونه که از نامش مشخص است از سه شمع تشکیل شده است. مهم ترین خروجی این نوع الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است و وضعیت شمع ها در این نوع الگو به صورت زیر است:
- شمع اول کاملا صعودی و پرقدرت است.
- شمع دوم دارای بدنه شمع دوم کوچک و معمولا دارای سایه نیست.
الگوی سه ستاره صعودی
این نوع الگو نیز سه شمع دارد، به گونه ای که مابین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی وجود دارد و مابین شمع دوم و سوم شکاف صعودی وجود دارد و پیامی که این نوع الگو می تواند برای کاربر داشته باشد تغییر روند از نزولی به سمت صعودی است.
الگوی پوشاننده صعودی
این نوع الگو دارای دو شمع است که دارای رنگ های متضادی است. این نوع الگو زمانی تشکیل می شود که شمع دوم دارای بدنه به رنگ سفیدی بوده که روند صعودی دارد. در این نوع الگو شمع دوم، شمع اول که به رنگ سیاه است را کاملا پوشش می دهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایه ها اهمیت چندانی ندارد.
الگوی سه مکعب سفید
در این نوع الگو، سه شمع دیده می شود که همگی به رنگ سفید هستند. مابین شمع ها یک شکاف نزولی وجود دارد که نشان دهنده روند نزولی پرقدرت بازار به سمت روند صعودی است. تمامی روندها در این نوع الگو به صورت صعودی است.
الگوی ابر تیره
این نوع الگو نیز دارای دو شمع است که رنگ های متفاوتی دارد که همگی به رنگ سفید هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت از جمله مهم ترین نتایجی است که از این الگو می توان فهمید. هر دو این شمع در این نوع الگو، دارای بدنه بزرگی است. در این نوع الگو ابتدا شمع اول با رنگ سفید شکل می گیرد و در نهایت شمع دوم با پوشش نیمی از شمع اول شکل می گیرد.
الگوی رسوخ گر
این نوع الگو دقیقا متضاد الگوی ابر تیره است، به گونه ای که در این نوع الگو، در ابتدا شمع مشکی ایجاد می شود و در نهایت شمع سفید که حداقل نیمی از شمع مشکی را پوشش می دهد ایجاد می شود. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی از جمله نتایجی است که در این نوع الگو می توان مشاهده کرد.
الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو حاوی پیامی بد برای معامله گر در مورد قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از جمله مهم ترین نتایجی است که می توان از این الگو کشف کرد. این نوع الگو دارای سه شمع با رنگ های مشکی است که پشت سرهم تشکیل می شود و معمولا اندازه هر یک از این شمع ها با یکدیگر باهم برابر است.
الگوی سه سرباز سفید
این نوع الگو نیز نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است و در یک روند صعودی تشکیل می شود و بالعکس الگوی سه کلاغ سیاه حاوی اطلاعات مثبت برای معامله گران است و بیان می کند که خریداران پر قدرتی در سهم وجود دارند که معمولا بعد از این الگو قیمت سهم افزایش می یابد. این نوع الگو دارای سه شمع با رنگ سفید بوده که به صورت صعودی و پشت سرهم تشکیل می شود.
الگوی سه خط حمله
این نوع الگو به همراه الگوهای دیگر مورد استفاده قرار می گیرد که دارای سه شمع به صورت نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ با روند نزولی ایجاد می شود. مهم ترین پیامی که می توان از این الگو کسب کرد، بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول است.
الگوی تاسوکی رو به پایین
این نوع الگو نیز از سه شمع تشکیل شده است که دو شمع آن به صورت نزولی و یک شمع به صورت صعودی شکل می گیرد. دو شمع نزولی نشان دهنده قدرت فروشندگان و شمع سفید نشان دهنده دریافت سود توسط فروشندگان است.
مزایای استفاده از کندل استیک چیست؟
مزیت اصلی که می توان برای کندل استیک بیان کرد، نمایش اطلاعات مختلف در مورد قیمت سهام است. اما به غیر از این مزیت اصلی می توان موارد زیر را نیز بیان کرد.
- روانشناسی بازار
- تحلیل تکنیکال
روانشناسی بازار
از جمله کاربردهای اساسی کندل استیک، می توان به روانشناسی بازار و بررسی رفتارهای معامله گران اشاره کرد. همان طور که در بالا بیان شد، کندل های دوجی نشان دهنده عدم وجود اطمینان در بین سهامداران است. وجود سایه در کندل نیز نشان دهنده شرایط هیجانی معامله است. به غیر از موارد گفته شده، الگوهای مختلفی از کندل استیک وجود دارد که می توان با استفاده از آن اطلاعات مفیدی در مورد روانشناسی بازار ارز دیجیتال کسب کرد.
تحلیل تکنیکال
کندل استیک یکی از ابزارهای رایج برای تحلیل تکنیکال است. البته به غیر از کندل استیک می توان از ابزارهای دیگری همچون خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت و سطوح فیبوناچی نیز استفاده کرد. با قرار گرفتن کندل ها در کنار یکدیگر، الگوهای تکرار شونده و معنی داری شکل می گیرد که می تواند نشان دهنده یک رخداد باشد. از طریق الگوهای کندلی می توان از شروع و یا اتمام روندها مطلع شد و یا اینکه به راحتی از واکنش یک سهم نسبت به محدوه مقاومت یا حمایت اطلاع یافت.
نتیجه گیری:
نمودار های کندل استیک در ژاپن در حدود یک قرن پیش شکل گرفت و در قرن 18 میلادی، شهروندی ژاپنی با استفاده از رابطه میان قیمت ها و عرضه و تقاضای آن به تاثیر آن در بازارها پی برد. معامله گران با استفاده از کندل استیک ها می توانند تصمیمات معاملاتی خود را برای دریافت پیش بینی قیمت در کوتاه مدت استفاده کنند. به صورت کلی با استفاده از نمودار های شمعدانی می توان برای تعیین جهت حرکت احتمالی قیمت استفاده کرد.
